ایران به لحاظ فرهنگی و مادی سرزمینی بسیار غنی بود. طلا و جواهرات را از مصر، سفال و سرامیک اعلی را از یونان وارد میکردند. تنوعی بینظیر از ابریشم را از چین میآوردند، و بسیاری از مواد اولیه دیگر را از سرزمینهای دیگر وارد میکردند. با رشد آن، امپراطوریِ ایران ثروتمندتر میشد و همراه با آن تقاضا برای پارچههای مجللتر، تزئینات ماهرانهتر، رنگرزی عالیتر و نابتر، طرحهای دستیِ پیچیدهتر بیشتر میشد.
در تمام جهان باستان از جمله ایران، هم مردان و هم زنان از آرایش استفاده میکردند، زیورآلات به کار میبردند. به علاوه، پوشاک آنها ماهرانه و با جزئیات و در رنگهای مختلف تهیه میشد. بیشتر از اینکه لباس آنها به خاطر جنسیت از هم تفکیک شود، توسط مقام و طبقه اجتماعی از هم متمایز میشدند.
لباس اصلی ایرانیان باستان از پوست دباغی شده گاو و گوسفند درست میشد، که نه تنها بالاتنه را میپوشاند، بلکه پاها هم با آن پوشیده میشدند. بعدها (هفتصد سال پیش از میلاد) ایرانیها با توجه به آب و هوای منطقه، به منظور ایجاد حفاظتی مناسب، از مواد اولیهای قوی اما نرم برای لباس استفاده میکردند.
خیاطی لباس مردانه در ایران باستان تا حدودی پیچیده بود چرا که باید با اندازه پوست گاو یا گوسفند متناسب میبود. بعلاوه نه تنها تنهی لباس باید از دو یا سه تکه درست میشد، بلکه آستینها نیز باید بطور مجزا بریده شده و بعد به لباس وصل میشد. این لباس از گردن تا زانو میرسید. آن در قسمت پایین جلو باز بود، و با یک کمربند بسته میشد. آستینها تقریباً تنگ بود، و تمام بازو را تا مچ دست میپوشاند. شلوار ایرانیها کاملاً گشاد بود. گاهی قد آن تا زانو بود و گاهی تا مچ پا، و دور مچ پا بسته میشد. آن کاملاً ساده و راحت بود.
لباس زنان ایرانی کمی با لباس مردان متفاوت بود. شکل ابتدایی آن، پوست دباغی شده گاو و گوسفند بود که دور بدن پیچیده میشد. تنها تفاوت واقعی بین لباس مردانه و زنانه این بود که لباس زنانه گشادتر و بلندتر از لباس مردان بود و به جز برشی در ناحیه سینه، جلوی آن تا پایین بسته بود. وقتی که سبک لباس مادها بطور وسیعی در میان ایرانیان رایج شد، جامه زنان ایران باستان کمکم ناپدید شد، یا کاملاً تغییر پیدا کرد. آنها به شکل قابل ملاحظهای بلند و گشاد شدند، و آستینها فراختر بودند.
لباس معمول برای مردان کندیس نامیده میشد. این لباس در پایین بسیار گشادتر از بالای آن بود، و آنقدر گشاد بود که باید در جلو یا در پهلو جمع شده و با بندی در کمر بسته میشد. آستینها تا مچ دست میرسید و در نزدیکی مچ گشاد میشد ولی در بازو و زیر بغل کمی تنگتر بود. کت مادها دو تکه بود، جلو و پشت. و درواقع یکسان بریده میشد، به جز اینکه در قسمت جلو بقه هم باید بریده میشد. این تکه ها در بالا تنگتر و در پایین گشادتر بودند. و از قسمت شانه و پهلو به هم دوخته میشدند. این نوع لباس توسط تمام قشرهای جامعه مادها پوشیده میشد و توسط کوروش بزرگ به پارسها معرفی شد. روحانیون در جامعه ماد و پارس، وقتی وظایف رسمی خود را انجام میدادند لباس سفید میپوشیدند. و برش لباس آنها بسته به مقامشان متفاوت بود. آن چیزی که در لباس همه روحانیون مشترک بود کمربند مقدس بود. در مراسم از داشتن هر نوع تزئیناتی ممنوع بودند اما باید یک عصا با خود میداشتند.
پوشش پای مادها و پارسها، هم از تکههای چرم و هم از مواد دیگری استفاده میشد که محکم دور پا تا میشد و روی پاشنه یا ساق پا گره میخورد. این پوشش برای افراد ثروتمند کاملاً گلدوزی و با طلا زینت داده میشد. پوشش سر مادها کلاهی کاملاً عمیق و مخروطیشکل بود و گاهی اوقات انتهای آن نوک تیز بود، و از جلو تا روی ابرو میآمد و از پشت تا روی پشت گردن میرسید. آن از موادی سفت مانند چرم و پشم نمدمالی شده درست میشد، و در دو طرف بالههایی آویخته داشت که آنقدر بلند بودند که در زیر چانه گره میخورد. نوع دیگری از کلاه برای افراد طبقات اجتماعی بالا استفاده میشد. آن کلاهی گرد بود که به لحاظ ارتفاع و قطر آن در بالا تنوع داشت و قوس آن یا برآمده بود و یا تخت بود. این قوس و لبههای کلاه کاملاً گلدوزی میشد. برای کسانی که متنسب به دربار پادشاه بودند نواری سفید و آبی دور کلاه میپیچیدند.
تصویر سر ایرانیان بر روی سکهها نشان میدهد که موها و ریشها بلند است و با وسواس و دقت پیراسته و فر شده است، کلاه آنان اغلب استوانهای است، که گاهی با نیمتاجی آذین شده، و برخی هم با تزئیناتی رمزآلود آراسته شدهاند.